طاهره عبداللهی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه به مناسبت میلاد امام علی (ع) گفت: در این زمینه گفته شده است الفضل ما شهدت به الأعداء؛ فضیلت آن است که دشمنان بر آن گواهی دهند به همین مناسبت نگاهی به شخصیت و ویژگیهای مولی الموحدین از نگاه مخالفان ایشان قابل توجه است.
وی به شخصیت امام علی علیه السلام از نگاه معاویه اشاره کرد و گفت: قیس بن ابی حازم آورده است که «مردی نزد معاویه آمد، و مسئلهای پرسید، معاویه گفت: «برو از علی بن ابی طالب بپرس، زیرا او اعلم و داناتر است». مرد گفت: من از تو پاسخ میخواهم. معاویه گفت: «وای بر تو، خوش نداری پاسخ مردی را بشنوی که رسول خدا صلی الله علیه و آله طعام دانش را از زبان خود در کام جان او ریخت است و رسول خدا صلی الله علیه و آله به او گفت: تو نسبت به من، در مقام هارون نسبت به موسی می باشی.»
پژوهشگر جامعة الزهرا سلام الله علیها افزود: بی مانندی علی علیه السلام در ساده زیستی از اموری که مورد توجه حتی مخالفان حضرت قرار گرفته است در این باره آمده است که «روزی احنف بن قیس در ماه مبارک رمضان بر سفره معاویه به افطار نشسته بود. انواع زیاد و فراوان غذا او را متحیر کرد؛ اشکش جاری شد. معاویه علت را پرسید؛ گفت: به یاد افطاری افتادم که در خانهی علی علیه السلام دعوت بودم که چه ساده بود. معاویه گفت: از علی مگوی که او را مثل و مانند نیست.
وی بیان داشت: جایگاه رفیع علمی حضرت به حدی بود که معاویه سوالاتی که جواب آنها را نمیدانست، از علی علیه السلام استفتا میکرد، وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین به معاویه رسید گفت: «فقه و علم با مردن علی بن ابی طالب رخت بربست.»
این استاد حوزه، به ستایش اما علی علیه السلام از زبان معاویه اشاره کرد و گفت: در این زمینه گفته شده است که روزی محصن ضبی بر معاویه وارد شد، معاویه از او پرسید از کجا می آیی؟ او گفت: از نزد بخیل ترین مردم، علی بن ابی طالب! در این حال معاویه بانگ برآورد و گفت: «وای بر تو، چگونه علی را ابخل الناس میگویی در حالی که علی علیه السلام اگر یک خانه پر از طلا و یک خانه پر از نقره داشت، طلاها را بیشتر از نقرهها به بینوایان میداد، و به طلا و نقره میگفت: ای طلای زرد و ای نقرهی سفید! غیر علی را فریب دهید، آیا متعرض من میشوی یا مرا تشویق میکنی و میفریبی؟ هرگز، هرگز فریب تو را نمی خورم، به تحقیق که تو را سه طلاقه کردم که دیگر رجوعی در این نیست.»
عبداللهی ابراز داشت: معاویه با تمام دشمنی که با حضرت علی داشت اما معترف به فضائل ایشان بود در این زمینه گفته شده است که معاویه در نامهای به علی علیه السلام نوشت: «به جانم سوگند که من منکر فضائل اسلام و خویشاوندی تو با رسول خدا صلی الله علیه و اله نیستم.»
معاویه به ابوهریره گفت: «گمان نمیکنم که من برای زمامداری، از علی علیه السلام، سزاوارتر باشم.»
وی گفت: امام احمد بن حنبل و دیگران از قیس بن ابی حازم نقل کردهاند که گفت: مردی به نزد معاویه رفت و از مسئلهای سوال نمود. معاویه گفت: «از علی علیه السلام سوال کن که او از من داناتر و آگاهتر است. آن مرد گفت: ای امیر به نظر من جواب تو از این مسئله خوشایندتر از جواب علی علیه السلام باشد. معاویه گفت: چه بد حرفی زدی و به انگیزهی کار ناشایسته ای بدین جا آمدی! تو از مردی کراهت می ورزی که رسول خدا صلی الله علیه و اله همانند مرغی که جوجه اش را غذا میدهد وی را از علم و دانش فراوان سیر و سیراب می نمود…».
پژوهشگر جامعه الزهرا سلام الله علیها با بیان اینکه معاویه حضرت علی را خوبان خلق خدا معرفی کرده است گفت: در نقلی داریم: ابن عساکر به نقل از جابر آورده است که گفت: در حالی که نزد معاویه بودم سخن از علی علیه السلام به میان آمد. پس معاویه از علی و پدر و مادرش تمجید کرد، آن گاه گفت: «چگونه این چنین دم از خوبی آنها نزنم در حالی که اینها خوبان خلق خدا باشند و عترت پیامبرش، خوبان، فرزندان خوبان.»
۳۱۳/۶۱